معین عاشق حیووناست ، صدای حیوونا رو هم بلده ، وقتی بهش میگیم پیشی پیشی چی میگه ؟ معین میگه نمیــــــــــو نمیــــــــــو !!
حالا اینکه چرا بجای اینکه بگه میـــو میگه نمیــو داستانش مفصله فقط اینو بگم که از تلویزیوون یاد گرفته :)))
معین نصف شب بیدار شد گفت صبونه می خوام! گفتم مامان جون الان که صبح نشده که صبونه بخوریم !
اصرار اصرار که من دشنمه صبونه می خوام... رفتم از تو قابلمه یه مقداری ماکارونی ریختم تو بشقاب واسش آوردم گفتم بفرمایید اینم غذا !
یهو شاکی شد که من صبونه می خوام اینا که صبونه نیست من نون پنیر می خوام من خامه ، عسل می خوام! :دی
سلام ...
این وبلاگ رو برای پسرم ساختم ، میخوام همه شیرین کاری ها ، عکس های بامزه ، شیطنت هاش و .. رو توی این وبلاگ ثبت کنم
تا وقتی بزرگ شد، دفتر خاطرات کودکیش رو بهش هدیه کنم .
تقدیم به جوانمرد کوچکم ، معین عزیز
.: Weblog Themes By Pichak :.